آنچه در جامعه ما به حق طلاق شهرت پیدا کرده است در واقع وکالت در طلاق مرد (شوهر) به دیگری است. آنچه رواج بیشتری دارد وکالت طلاقی است که زوج به زوجه میدهد. وکالت طلاق زوجه به این معنی است که او با وکالتی که از شوهر دارد، از جانب همسر میتواند وکیل انتخاب کند و با مراجعه به دادگاه، خود را مطلقه نماید.
فرض کنیم که شوهر قصدِ دادنِ وکالت در طلاق به زن را دارد. این امر به دو روش امکانپذیر است:
۱. در هنگام وقوع عقد نکاح و با اطلاع به سر دفتر ازدواج، وکالت زوجه در طلاق بهصورت شرط ضمن عقد، در سند ازدواج نوشته میشود. از آنجایی که عقد نکاح به تعبیر حقوقی عقدی لازم است امکان بر هم زدن شرط وکالت طلاق از سوی شوهر بدون رضایت زن میسر نیست.
۲. شوهر به دفتر اسناد رسمی یا سفارت ایران در خارج از کشور مراجعه کند و به زوجه وکالت در طلاق بدهد که میتواند قابل عزل یا بلاعزل باشد. برای اعطای وکالت در دفتر اسناد رسمی یا کنسولگریهای ایران در خارج از کشور حضور و امضای موکل (شوهر) کافی است و نیازی به حضور وکیل (زوجه) نیست.
در ابتدا باید دانست که داشتن وکالت طلاق بهمنزلهی بینیازی از دادگاه نیست. برای ثبت هر نوع طلاقی وجود رأی دادگاه اامی است، بهعبارت دیگر هیچ دفتر رسمی طلاقی نمیتواند بدون رأی دادگاه اقدام به ثبت طلاق نماید.
زنی که وکالت حق طلاق از شوهر دارد ناگزیر باید برای شوهر وکیل رسمی دادگستری انتخاب نماید. با توجه به این که فقط وکیلِ دارای پروانهی وکالت دادگستری میتواند به وکالت از دیگری در دادگاهها اقدام نماید، زوجه برای اخذ طلاق باید با وکالتنامهی طلاق، از میان وکلای رسمی دادگستری برای شوهر وکیل انتخاب نماید. خواسته رأی طلاقی که با وکالت طلاق در دادگستری اخذ میشود طلاق توافقی است.
با عنایت به اینکه بر طبق قانون و شرع، حق طلاق با مرد است و طلاق از طرف زن با وجود مخالفت شوهر، دشوار و زمانبر است، داشتن حق طلاق برای زن امتیاز بزرگی محسوب میشود. اما باید دقت داشت که وکالتنامهی طلاق یا شرط وکالت ضمن عقد کامل باشد. بهتر است قبل از هر اقدامی در این خصوص با یک وکیل مجرب و متخصص در امور طلاق مشاوره کنید. متأسفانه بیشتر شرط وکالت طلاقها بهدلیل کاستیِ اطلاعات سردفتران ازدواج از مراحل طلاق در دادگاهها، ناقص و مجمل هستند و زوجه فقط به این دلخوش است که حق طلاق دارد. در حالی که در بیشتر موارد همین نقصان و اجمال موجب سنگ اندازیهای فراوان برای او خواهد شد. مواردی چون نداشتن وکالت در اسقاط تجدیدنظر و فرجامخواهی» موجب خواهد شد که پروسهی طلاق به درازا بینجامد یا در صورت نبودن عبارت وکالت در قبول بذل» در وکالتنامه به همراه میزان دقیق آن، ممکن است قاضی رأی طلاق را به دلیل نداشتن اختیار زوجه در قبول بذل صادر نکند یا ممکن است زوجه در نهایت مجبور به بخشش کامل حقوق مالی خود شود. اینها نمونههایی از موارد کلیدی و تعیینکننده هستند.
حدود اختیارات وکالتنامهی حق طلاق بسیار اهمیت دارد و همان حدود اختیارات است که مشخص میکند زوجه برای طلاق لازم است کل مهریه یا فقط مقدار کمی از آن را ببخشد، همچنین تعیین تکلیف حضانت فرزندان، نفقه و نحوهی ملاقات آنها وابسته به وکالت زوجه است. این نکته را باید دانست که در صورتی که زوجه در مقام اخذ طلاق با حق طلاق، کل مهریه را بذل نکند دادگاهها رویکردی سختگیرانه به آن خواهند داشت. به این صورت که معمولا قاضی رسیدگیکننده به پروندهی طلاق توافقی با وکالت معالواسطهای که زوجه مهریه را هم میخواهد، حضور زوج را برای مشاوره یا جلسهی دادگاه اامی میکند.
شروط ضمن عقد نکاح شامل ۱۲ شرط است که به آن شروط دوازده گانه عقد نکاح میگویند.
شروط حق طلاق زن عبارتند از :
۱- زن میتواند از دادگاه تقاضای صدور طلاق کند، در صورت خودداری شوهر از دادن خرجی زن و انجام سایر حقوق واجب زن به مدت ۶ ماه.
۲- دومین شرط ذکر شده در عقدنامه که به زن اجازه طلاق مي دهد، بدرفتاری زوج است به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل کند.
۳- سومین شرطی که با وجود آن زن اختیار طلاق دارد، بیماری خطرناک غیر قابل درمان مرد است در حدی که سلامت زن را به خطر اندازد.
۴- شرط چهارم حق طلاق زن دیوانه بودن مرد است در زمانی که امکان فسخ وجود ندارد.
۵- پنجمین شرط مندرج در عقدنامه، اشتغال مرد به کاری است که به حیثیت و آبروی زن و مصالح خانوادگی او لطمه بزند در این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.
۶- محکومیت شوهر به مجازات ۵ سال حبس یا بیشتر، یا به جزای نقدی که بر اثر ناتوانی از پرداخت، منجر به ۵ سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعاً منتهی به ۵ سال بازداشت یا بیشتر شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد نیز یکی دیگر از شروط ضمنعقد نکاح است که به زن امکان مطلقه شدن را میدهد.
۷- ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خللی وارد آورد و ادامه زندگی را برای زوجه دشوار کند مانند اعتیادی که منجر به بیکاری مرد، فروش اثاثیه منزل و وارد نمودن ضرر به سلامت جسمی و روحی زن و فرزند شود.
۸- هشتمین شرطی است که به استناد آن زن حق طلاق مییابد. چنانچه زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند یا اینکه ۶ ماه متوالی بدون عذر موجه غیبت کند، زن میتواند با مراجعه به دادگاه و بدون حضور شوهر طلاق خود را ثبت کند.
۹- از جمله مواردی که دادگاه تقاضای زن را برای طلاق میپذیرد و در عقدنامه نیز ذکر شده، محکومیت قطعی زوج بر اثر ارتکاب به جرم و اجرای هر گونه مجازات اعم از حد و تعزیر است که مغایر با حیثیت و شئون خانوادگی زن باشد تشخیص این امر نیز با توجه به وضع و موقیعت زن و عرف و موازین دیگر با دادگاه است.
۱۰- دهمین شرط از شروط دوازده گانه عقد نکاح، بچهدار نشدن مرد پس از گذشت ۵ سال از زندگی مشترک به جهت عقیم بودن یا عوارض جسمی دیگر است که در این صورت زن میتواند تقاضای طلاق کند.
۱۱- همچنین چنانچه زوج مفقودالاثر شود و ظرف ۶ ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود نیز دادگاه حکم طلاق راصادر میکند.
۱۲- آخرین شرطی که زوج در عقدنامه آن را امضا می کند و اختیار طلاق را به همسرش میدهد، ازدواج مجدد مرد بدون اجازه همسر است که در صورت وقوع این مورد، زن حق طلاق را از مرد میگیرد.
غلامرضا سلیمانی امیری، رییس شورای عالی بیمه درباره جزییات قانون جدید بیمه شخص ثالث و فرد محور به جای خودرو محور، اظهار داشت: یکی از وظایف بیمه مرکزی در قانون برنامه ششم و قانون بیمه شخص ثالث این است که بتواند تمامی بیمه نامه های صادره شخص ثالث را از خودرو محوری به راننده محوری تبدیل کند.
بر اساس این طرح، شرکت های بیمه موظف خواهند بود بر اساس عملکرد راننده بیمه شخص ثالث را صادر کنند. این طرح باید قبل از پایان برنامه ششم اجرایی شود؛ البته برای اجرای این طرح لازم است تا اطلاعات راننده از جمله جنسیت، سن، تجربه، میزان تخلفات و سایر اطلاعات جمع آوری شده و برنامه نرم افزاری لازم تهیه گردد.
در واقع بیمه جدید شخص ثالث برای راننده هایی که رانندگی بهتری دارند یک امتیاز مثبت خواهد بود. افرادی که رانندگی بهتری دارند قیمت کمتری برای بیمه شخص ثالث پرداخت میکنند.
بر اساس این طرح جدید بیمه که از سال آینده اجرایی خواهد شد، خانم ها چون معمولا رانندگان محتاطتری هستند، از تخفیفات ویژه ای نیز برخوردار خواهند شد.
در قوانین بیمه، شخص ثالث کیست ؟ راننده شخص اول است، شرکت بیمه شخص ثانی محسوب میشود و شخص ثالث به تمامی افراد داخل و یا خارج از خودرو گفته میشود.
در قانون جدید بیمه شخص ثالث تخفیف های عدم بروز خسارت خودرو به مانند قانون قدیم اعمال خواهد شد، اما تخفیف ها به جای آنکه برای وسیله نقلیه تعلق باشد به بیمه گزار (راننده یا همان خریدار بیمه) تعلق میگیرد. راننده میتواند تخفیف بیمه شخص ثالث را به خودروی خود یا خانوادهاش (همسر، فرزندان و یا والدین) منتقل کند.
در قانون بیمه شخص ثالث قدیم تخفیف های اعمال شده با اولین خسارت و استفاده از بیمه نامه برای پرداخت خسارت، از بین میرفت، اما در قانون جدید کاهش تخیف به شکل پله ای اعمال شده و تمامی تخفیف های بیمه گزار به یکباره از بین نمیرود. درصد تخفیف ها در قانون جدید بیمه شخص ثالث به شکل زیر است.
از طرف دیگر، میزان تخفیفات عدم خسارت به ازای هر سال 5 درصد تعیین شده و حداکثر تا 70 درصد (برای سال چهاردهم) افزایش خواهد یافت و بعد از سال چهاردهم، میزان تخفیف عدم خسارت معادل 70 درصد ثابت خواهد ماند.
در تصادفات با هزینه کمتر از ۷ میلیون تومان هزینه، به کروکی پلیس نیاز نخواهد بود. بر اساس طرح جدید در بسیاری از تصادفات، کار طرفین حادثه آسان شده است و هر دو طرف تصادف (مقصر و زیاندیده) در خسارتهایی که کمتر از ۷ میلیون تومان هزینه در بر دارد، برای دریافت هزینه تعمیر خودرو زیاندیده از شرکت بیمه، نیازی به کروکی و گزارش پلیس ندارند.
یکی دیگر از تفاوت های قانون قبلی و قانون تازه بیمه شخص ثالث که در سال 98 اجرایی میشود، پرداخت دیه به راننده مقصر و اعضای خانوادهاش است.
راننده ای که خود مقصر حادثه باشد، در صورت مصدومیت خودش یا در صورت فوت اعضای خانواده یا اصطلاحا اولیای دَم وی، براساس نظریه پزشکی قانونی تا سقف دیه ماه غیرحرام مبلغی را دریافت میکنند. در قانون قبلی، اعضای خانواده و کارکنان راننده مقصر حادثه، مشمول دریافت دیه از محل بیمه نامه نمیشدند.
در طرح بیمه شخص ثالث جدید راننده متخلف در پرداخت خسارت با شرکت بیمه شریک خواهد شد. مقصر حادثه در صورتی که به دلیل تخلف از قوانین راهنمایی و رانندگی مسبب بروز حادثه یا خسارتی شود، باید بخشی از خسارت وارد شده به زیاندیده را شخصاً بپردازد و شرکت بیمه گر (بیمه کننده) همه خسارت را پرداخت نمیکند.
قانون گذار سعی کرده است که در قوانین جدید بیمه برای شخص ثالث شرایط مختلف را در نظر بگیرد. مطابق قانون جدید بیمه شخص ثالث شرکت بیمه باید خسارت ناشی از جرح و فوت را حداکثر ظرف مدت ۲ هفته پرداخت نماید. شرکت بیمهگر در صورت تأخیر در پرداخت خسارت، باید روزی معادل نیم هزارم مبلغ خسارت، جریمه پرداخت کند.
آنچه در آییننامه ماده قانون جدید بیمه شخصثالث آمده است تقریبا مطابق با استانداردهای دنیاست. پیشازاین بیمه شخصثالث به خودرو تعلق میگرفت و در پرداخت حقبیمه شخصثالث برای رانندگان تفاوتی وجود نداشت و همه باید رقم مشخصی را پرداخت میکردند. اما براساس دستورالعمل جدید، حقبیمه این رانندگان متفاوت خواهد بود
در گذشته تخفیفهای بیمه شخص ثالث به خودرو تعلق میگرفت، اما با اجرای این دستورالعمل و اصلاحیه جدید، تخفیفهای بیمه شخص ثالث فردی که چندسال با یک خودرو رانندگی کرده است، با حق بیمه او میماند و با فروش خودرو این تخفیفها به شخص دیگر واگذار نخواهد شد.
بنام خدا
درقراردادها وقتي كه حَكَم تعيين ميگردداگربين طرفين اختلافي پيش بيايدوحَكَم نتوانداختلاف راحل كندوكاربه دادگاه ومحاكم بكشدشمانمي توانيدشكايت راخودتان كه ذي نفع هستيدپيگيري نماييد وبايدحَكَم راراضي نماييدكه پرونده راپي گيري نمايد وحالافكركنيدكه حَكَم نتوانديانخواهدكه وقت بگذاردياتوان دوندگي دردادگاه رانداشته باشدآنوقت است كه مشكل دوچندان خواهدشدو. پس دراين مورددقت نماييد.
اگرخدايي ناكرده شماراكب خودروباشيدوباموتورسيكلت تصادف بكنيد وصددرصدمقصرحادثه موتورسوارباشدوراه فرارقانوني رابلدباشدواي به حال شما ميپرسيدچگونه بايدتوضيح دهم كه آمبولانس وكلانتري وپليس راهنمايي رانندگي هرسه حاظرخواهندشدپليس راهورصريحاخواهدگفت كه صددرصدموتورسوارمقصراست وكروكي راتنظيم ميكندآمبولانس موتورسوارراچه تمارض كندچه حقيقتا آسيب ديده باشدبه بيمارستان منتقل ميكندوكلانتري هم موتوروهم خودرورابه پاركينگ منتقل ميكندموتورسواركه تمارض كرده دربيمارستان معاينه شده يانشده باخيال راحت پي كارخودرفته وبه ريش شماخواهدخنديدحال شما بايدهفت خوان رستم راطي كني رضايت موتورسواررابگيريدكروكي رابگيريد هزينه حمل وپول پاركينگ رابدهيد وخلافي و.تازه خودرورابه شما تحويل دهندحال بايددادگاه كه قبلا به شمااجازه تحويل گرفتن خودروتان راداده حال حكم مي دهدكه شما آزاديدوبدبختي ازحالاشروع مي شودكه دادگاه تمام مدارك موتورسوارراتحويل وي داده واوبازبه ريش شماميخنددوشمابدون مدرك ازوي بايدبه شوراي حل اختلاف مراجعه كنيدوشكايت نامه تنظيم كنيد وثبت نماييدوپول كارشناس بدهيدتاخسارت رابرآوردنمايدكه تمام اينها مستم وقت وهزينه هاي سنگين است كه تمام اينها به عهده شماست ولي حالاكه كاربه اينجارسيده شماهيچ آدرس ونشاني ازموتورسوارنداريدواگرهم داشته باشيدواوتوجهي نكندبازشما پياده واوسواره من بدوموتوري بدوحالابه نظرشما چرادادگاه وقتي فهميدموتورسوارمقصراست وتمارض كرده چراحق شماراازاونميگيرد ياحتي اقلاباوجودكروكي بيمه وكارت موتورسواررابه شماتحويل نمي دهندتا خسارتتان رابگيريدومتحمل آن همه هزينه درشوراي حل اختلاف نشويدآنهم بيهوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چراكلانتري به شمافرصت نميدهدقبل ازمنتقل شدن خودروتان ثابت شودكه طرف تمارض كرده وسالم مي باشد؟؟؟؟؟؟؟؟چرادركلانتريها كسي به قانون اشراف نداردتاشماراراهنمايي بفرمايد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟چراپليس راهوركه متوجه مقصربودن موتورسواربه صورت صددرصدي شده مدارك وبيمه وي راهمانجابه شمانميدهد؟؟؟؟؟؟؟؟؟وچرابايدچندبرابرهزينه خسارت شما خرج دادگاه وپاركينگ وجرثقيل وبروبيا وتمبروكارشناس ودادخواست وشود؟؟؟؟؟؟؟؟جداچرا
درباره این سایت